به گزارش مشرق، ظهر روز دوشنبه دادگاه رسیدگی به پرونده قاتل "ب.ب" که پس از قتل همسر اول و رضایت اولیای دم از قصاص نجات یافته بود و همسر دوم خود را هم به قتل رسانده بود در بیرجند برگزار شد.

قاضی پرونده در جلسه اول رسیدگی به پرونده متهم "ب.ب" اظهار داشت: سوابقی که بعد از سال 85 از متهم به دست آوردیم نشانگر آن است که متهم در شهرستان بجنورد خانم "ز.ج" همسر اول خود را به قتل رسانده که بعد از مدتی دستگیر و به قصاص محکوم می‌شود اما با رضایت اولیای دم قصاص تبدیل به حبس شد که در زمان حبس نیز مدتی فراری شده است.

رضا داریوش افزود: در سال 89 از متهم به علت تخریب شکایت شد و اتهام‌های دیگری از قبیل توهین به اشخاص، مزاحمت، هتک حیثیت در پرونده متهم دیده می‌شود.

قاضی رسیدگی به پرونده قتل گفت: متهم در اواخر سال 91 نیز به علت اختلافات خانوادگی خانم "خ.ب" همسر دوم خود را به قتل می‌رساند و از همان تاریخ متهم به مکان‌های مختلفی از جمله بجنورد، نهبندان، گنبدکاووس و چالوس فرار می‌کند و تلاش ماموران نیروی انتظامی 1.5 سال بی‌نتیجه می‌ماند تا اینکه در تاریخ 25 مرداد 93 با همکاری اقوام متهم که از محل مخفیگاهش خبر داشتند در شهرستان چالوس دستگیر می‌شود.

داریوش بیان کرد: در اصل محتویات نشان می‌دهد که متهم بعد از ازدواج با مرحومه در شهرستان آمل ازدواج مجدد داشته است.

قاضی در ادامه دادگاه سؤالاتی از متهم کرد.

متهم در پاسخ سؤالات قاضی با بیان اینکه در سال 75 با مقتول ازدواج کرده است قتل عمدی "خ.ب" را قبول کرد.

متهم در مورد روز حادثه گفت: روز قبل از حادثه، برادر مرحومه در خانه ما بود که به او گفتم بیا با همدیگر به تهران برویم که قبول نکرد، در روز حادثه به من گفت تو زن گرفتی و دنبال عشق خودت هستی به همین علت عصبانی شدم، همان لحظه رفتم برای اینکه وام بگیرم در ساعت 12 و 30 دقیقه آمدم و با همسرم جر و بحثم شد و به دلیل عصبانیت با روسری مشکی خفه‌اش کردم.

"ب.ب" در ادامه با بیان اینکه از نظر عقلی مشکل ندارد و گواهی پزشکی قانونی مبنی بر فشار بر عروق و گردن همسر دوم خود را نمی‌پذیرد، تاکید کرد: اینکه بعد از انجام قتل، تلفن‌ها و تماس‌هایی با زن‌های اجنبی و بیگانه داشته‌ام را هم قبول ندارم.

متهم مسئولیت ساییدگی شانه، ساییدگی قفسه سینه، خون مردگی در چشم و لب‌ها، خراشیدگی‌ها، کبودی‌های متعدد بر روی صورت و ران و دست‌های "خ.ب"  را نپذیرفت و گفت: فقط گلویش را گرفتم.

قاضی پرونده در ادامه به موضوع جدیدی اشاره کرد و به متهم گفت با توجه به اظهارات خودت، اتهام جدید شما آغاز به قتل خانواده‌ات در سال 90 بوده است از طریق ریختن داروی خواب‌آور قبول دارید؟ که متهم این اتهام را پذیرفت و گفت: می‌خواستم آنها را بکشم که قرص در غذایشان ریختم.

قاضی رسیدگی به پرونده قتل در ادامه افزود: به دلیل فوت مادر مرحومه در سال 93 وراث وی اولیای دم تلقی می‌شوند و وراث تقاضای قصاص کردند.

سپس قاضی وکیل متهم را به جایگاه فرا خواند تا از موکل خود دفاع کند.

وکیل متهم سؤالی از متهم کرد و گفت: آیا در روز حادثه مواد مخدر استفاده کرده است که متهم پاسخش مثبت بود.

در ادامه وکیل متهم اظهار داشت: موکلم در زمان قتل حالت عادی روحی و روانی نداشته است، بنابراین برای بررسی روحی و روانی باید به پزشکی قانونی ارجاع داده شود، با توجه به نداشتن حالت عادی این موضوع قابل بررسی است.

وکیل متهم بیان داشت: با توجه به برگ 123 و 130 پرونده متهم اعلام شده است که مرحومه گفته از تو طلاق می‌گیرم تا تلافی همه کارهای تو را کنم با توجه به تهدیدهای مرحومه، باید جز تخفیف قانون شود.

وی گفت: با توجه به ماده 100 از اولیای دم تقاضای بخشش دارم.

قاضی رسیدگی به پرونده تصریح کرد: متهم ادعای جنون را ندارد اما با توجه صحبت‌های وکیل، متهم به پزشکی قانونی ارجاع داده خواهد شد تا در جلسه بعدی به پرونده متهم رسیدگی شود.